وبلاگ عزیزم بیا بامن همدردی کن .این یه بار رو بیا باهم همدرد باشیم گریع کنیم
وبلاگ عزیزم چقدر تواین دوهفته وچندروزی بمن وحشتناک گذشت چقدر تحمل کردم چقدر خون جگر خوردم
چقدر گریع کردم چقدر سر درد گرفتم سرمو میبستم محکم ودارو خوب نمیشد ازبس گریع کرده بودم
چقدر وحشتناک دردناک گذشت بمن .قابل توصیف نیست
شهید عزیزم وسام العلیاوی رو تو شهر خودش نابکارانه اونجور جلوی دوربین های گوشی همراه جویدند وبقول حضرت زینب تکه های بدنش وخونش از دهان قاتلان بیرون میزد دلم چقدر بزرگ بود که این داغ واین واین وحشی وگرگ منشی رو دیدم وتاب وطاقت اوردم ونمردم خیلی بزرگ بودمن خیلی
وای
وقتی بیادم میاد که یع ادم رو چجور زدند که هنوز صدای سیلی های که بصورت برادر شهید میزدن توامبولانس هنوز توگوشمه چجورازته دلشون کتکش میزدن وصدمه میخورد هیچی عکس العمل نمیکرد واون نمیزد فقط فریاد بیکسی میکشید خیلی وحشتناک بود یعنی از رفتن یه دوره فشرده به پل صراط ودیدن عذاب جهنمیها هم بدتر بود برام
وقتی شهید هم هیچ دفاعی ازخودش نمیکرد چون مجروح بود .خیلی زخمی بود وساکت میدید که چطور بابرادرش رفتار میشه وچطور زیر مشد ولگد ولطمه وکتک وبی احترامی قرار گرفته
درحالیکه چنین برادری حتما خیلی پیش هم محترم وباابرو بودن که اینطور ازهم دفاع میکردن وهم رو دوست داشتند ولی حالا جلوی یه مشت رذل اراذل بی ارزش پست شقی دنی بدبخت .قاتل قرار گرفته بودند کاری نداشتند جز صبر و صبر وتحمل اذیات
بخدا برای من که اهل روضه ومرثیع وماتم عاشوراهستم خیلی دردناک اومد خیلی تلخ تموم شد
خیلی ناباورانه وغیرقابل قبول وپذیرش ودردناک
پایان این آتش سوزی واین حروم کردن دوتاجوون وسرمایه مادی ومعنوی یک ملت چیزی نبود جز شادی وفرح وخوشحالی دشمن .همونی که وادارشون کرد که چنین جنایتی مرتکب بشن ولی درهمی توکاسشون نزاشت خسرالدنیا والاخره
دیگه داعش هیچکاری نتونست تومیدان جنگ ووحشی گری علیه این فرمانده بزرگ ونستوه ومبارز عزیز بکنه ولی همشهریاش درعرض چند ساعت یاچتد دقیقه باحمام خونی که راه انداختند غلطی که دشمن نکرد رو خودشون مرتکب شدن وکردن
بخدا شکایت میبریم وبراو توکل میکنیم
حسن ختام نوشته ام جمله خود شهید هست که توکل علی سبحانه وتعالی
توکل میکنم برخدای سبحان بلند مرتبه
((( واتقوالله )))
یازهرا
خیلی ,چقدر ,شهید ,وحشتناک ,گریع ,واین ,کردم چقدر ,وبلاگ عزیزم منبع
درباره این سایت