شب دهم

وبلاگ عزیزم بیا بامن همدردی کن .این یه بار رو بیا باهم همدرد باشیم گریع کنیم

وبلاگ عزیزم چقدر تواین  دوهفته وچندروزی بمن وحشتناک گذشت چقدر تحمل کردم چقدر خون جگر خوردم 

چقدر گریع کردم چقدر سر درد گرفتم سرمو میبستم محکم ودارو خوب نمیشد ازبس گریع کرده بودم

 

چقدر وحشتناک دردناک گذشت بمن .قابل توصیف نیست 

شهید عزیزم وسام العلیاوی رو تو شهر خودش نابکارانه اونجور جلوی دوربین های گوشی همراه  جویدند وبقول حضرت زینب تکه های بدنش وخونش از دهان قاتلان بیرون میزد دلم چقدر بزرگ بود که این داغ واین واین وحشی وگرگ منشی رو دیدم وتاب وطاقت اوردم ونمردم خیلی بزرگ بودمن خیلی 

 

 

وای 

وقتی بیادم میاد که یع ادم رو چجور زدند که هنوز صدای سیلی های که بصورت برادر شهید میزدن توامبولانس هنوز توگوشمه چجورازته دلشون کتکش میزدن وصدمه میخورد هیچی عکس العمل نمیکرد واون نمیزد فقط فریاد بیکسی میکشید خیلی وحشتناک بود یعنی از رفتن یه دوره فشرده به پل صراط ودیدن عذاب جهنمیها هم بدتر بود برام 

 

وقتی شهید هم هیچ دفاعی ازخودش نمیکرد چون مجروح بود .خیلی زخمی بود وساکت میدید که چطور بابرادرش رفتار میشه وچطور زیر مشد ولگد ولطمه وکتک وبی احترامی قرار گرفته 

درحالیکه  چنین برادری حتما خیلی پیش هم محترم وباابرو بودن که اینطور ازهم دفاع میکردن وهم رو دوست داشتند ولی حالا جلوی یه مشت رذل اراذل بی ارزش پست شقی دنی بدبخت .قاتل قرار گرفته بودند کاری نداشتند جز صبر و صبر وتحمل اذیات 

 

بخدا برای من که اهل روضه ومرثیع وماتم عاشوراهستم خیلی دردناک اومد خیلی تلخ تموم شد 

 

خیلی ناباورانه وغیرقابل قبول وپذیرش ودردناک 

 

 

پایان این آتش سوزی واین حروم کردن دوتاجوون وسرمایه مادی ومعنوی  یک ملت چیزی نبود جز شادی وفرح وخوشحالی دشمن .همونی که وادارشون کرد که چنین جنایتی مرتکب بشن ولی درهمی توکاسشون نزاشت خسرالدنیا والاخره 

 

دیگه داعش هیچکاری نتونست تومیدان جنگ ووحشی گری علیه این فرمانده بزرگ ونستوه ومبارز عزیز بکنه ولی همشهریاش درعرض چند ساعت یاچتد دقیقه باحمام خونی که راه انداختند غلطی که دشمن نکرد رو خودشون مرتکب شدن وکردن 

 

بخدا شکایت میبریم وبراو توکل میکنیم 

حسن ختام نوشته ام جمله خود شهید هست که توکل علی سبحانه وتعالی 

 

توکل میکنم برخدای سبحان بلند مرتبه 

 

((( واتقوالله ))) 

یازهرا 

حسین من .ای امام حسین عزیزم دراین شب تاریک ودیجور درتنهایی خود رو بسمت وسوی توکرده ام اقا دلبسته غمت شده ام ولی یاورتونیستم اقاجان کاش دستهایت آن دستهای ارغوانی را به سمت من دراز میکردی .ومن دستپاچه می امدم وبر سبزی ستاره بار دستهایت بوسه میزدم .امام حسین عزیزم خیلی دلتنگ وسه رویم .خیلی سختیها مرادر آسیاب سنگی خود هضم وله نمونده اند ولی من بیکس وغریب ،چشم به عنایت تودوختم .تویی که همه چیز را در روز عاشورا بقول شاعرت ؛بذل وبخشش نمودی حتی سر!به یکی انگشتر دادی به یکی انگشت به یکی پیراهن به یکی کفن .اقای بی کفن من .من سوادزیادی ندارم .تورا مثل دهاتی ها صدا میزنم .با لهجه خودم وباشعور وفرهنگ ودین ودانش خودم امام حسین عزیزی که ازامشب تانزدیکای اربعین همه دل تودلشان نیست که باز عازم توشوند وسربراستان تو گذارند.امام حسین مهربونم کی میشه یه باردیگه صورت پلیدم وجسم عنیدم رو بیارم تودستگاه وبارگاه تو .ورو بسقای عطاشی بگم که عمریست درپیت دویده ام صفا ومرو ه دیده ام هیچ کجا برای من کرببلا نمیشود .هیچوقت ارزو نکرده ام که به حج بروم ولی همیشه دعاکرده ام که نزد تواییم ومثل علی اکبر سر برقدمهایت گذارم مولاجان .ارباب بی کفن   به مادرت زهرا بگو دلتنگی مارا وبه عرض بی بی برسان تنهایی وروزهای تیره چون شب مارا امامم .حسین جان به خواهرت زینب ازطرف من سلام برسان وعرض دلتنگی مارا کن امام حسین .دریاب 

امام حسین عزیزم .ای قربان سرازتن جدات بشم پسرفاطمه .واقعا دعبل خوش سراییده که فاطمه کجایی که بیایی ببینی برکرانه رود فرات فرزندت حسین تشنه لب شهید شده ای حسین عزیزم ای ملجا وپناهگاه من ای امام حسین عزیزوغریبم .جزتوهیچکس رو نداشتم که دراین دل شب باهش صحبت کنم وازدغدغه هام ودلخوریهام وازشکایتهام ازروزگار پیش اون حرف بزنم .امام حسین شمایی که به هنده زن یزید شفا میدید شماییکه باخردسال ترین یارتون حضرت علی اصغر اون هنرنمایی باشکوه عاشورا واون حماسه بزرگ رو می افرینید .امام حسین دلباخته شماهستم وارزوی جز دیدار ودر آغوش کشیدن شما وبوسه زدن برگلوی هزار پارتون ندارم .امام حسین خیلی خسته ام ازروزگار واز طعنه های دوستان کاش میشد همین الان بال درمب اوردم وخودم رو به کنار ضریحتون میرسوند وتک وتنها کنار ضریحتون باهتون نجوا میکردم ورازدل میگفتم وسلام وثنا میشنیدم مثل ابراهیم مجاب .امام حسین من مادرم فوت شده وفقط پدرم برام مونده امام حسین این سرپرست شکسته دل واین سقف وعمود خیمه امون رو برامون حفظ کن .وقتی حضرت عباس شهید شد رفتید وعمود خیمه رو ورداشتید امام حسین ازاین یتیم تر وغریب تر نخواه مارو ماییکه شبیه طفلان مسلم هستیم ودرروضه خانگیمون اهل ودوستان نذری برای شخص خودما می ارند وازخود ما یتیمان التماس دعا دارند .نمیدونم اونا تووجود وچهره ما چی دیدند که این عکس العمل رودارند ولی این هم خودش سعادتییه ‌امام حسین جیگرم خیلی سوخته بخاطر مرگ مادرم .امام حسین مادرخوب ومهربونم رو توخاک گذاشتم وازقبرستون اومدم خونه والان ۹ساله که میگذره .چی میشه امام حسین ازخدابخوای دیگه داغ کس دیگه ای رو نبینم .امام حسین چقدرتنهایی بکشم چقدرغربت تحمل کنم .چقدر اشک بریزم وناله سربدم توقبرستونها کنارقبرهای نزدیکانم .تاکی انتظار بکشم شاید فرجی بشه .امام حسین خیلی دلم شکسته .این یه یتیمه که داره گریه میکنه وعرش خداوندی رو به لرزه درمیاره .امام حسین ارومم کن وحاجتمون رو بده ومارو ازمردم بی نیاز کن همونطور که کردی وهمه به محبت ونگاه مادوتا یتیم نیازمند ومتوکل هستند .امام حسین داغ نعل اسب هنوز رو سینت هست داغ تنهایی وغربت وبی کسی هنوزتو فریادت در عصر عاشوراتوگوشم زمزمه میشه .به تنهاییت قسمت میدم تنهامون نزار ‌به مظلومیت ت قسمت میدم بیکسمون نزار اقا جان .توت الیمه دستمو بگیر .دست تنها وغریب منو تودستای مردونت که خداهم به اون افتخار میکنه بگیر .خیلی درد دارم خیلی غصه تودلم انبار شده امام حسین .اشکام امشب همش ریخت رو زمین .هیچکس بهش نگاه هم نکرد ولی توفراموشمون نکن .توکه هنده رو هم فراموش نکردی چه برسه بما شیعیانت .امام حسین عزیزم .

ازشما به راحتی میتونم سخن بگم وبه راحتی میتونم تو هورتون  شنا کنم  براحتی

 

میتونم دل به دریا بزنم وعاشقانه  شعر شهادت سر بدم چون دلم باشماست وجای

 

دیگه ای  نیست . چقدر پرواز برای شما راحت بود وچقدر عاشقانه  سوختن برای

 

شما چون جام  شیرین شهادت میمانست  چقدر فکرکردن بشماشیرین وراحته

 

انگار ازسالیانی دور میشناسمتان  . انگار ازیک خانواده وازیک تباریم 

 

انگار سرسفره  شما اب ونان خورده ام وباهم زندگی کرده ایم  

 

ای  شهدا  ای پاسداران  حریت وازادی  وای شریف نسبان 

 

چقدر دوستدارم  به شهرتان بیایم وازمحل عبورتان  چون باد بگذرم ونفس

 

ازشمیم پاک نفستان  معطر کنم

 

چقدر میخواهم در اقیانوس  عطش وعشق  به شما غرق شوم وازمن هم

 

اثری نیاید چون شما .چقدر میخواهم  حالا که رفته اید مرا هم باخود

 

ببرید  به انسوی  ابرها    برفراز رویاها  وارزوهای بزرگ     

 

برفراز  عطشها وسیری ها     برفراز رازها  وسختی ها 

 

 

 

 

به من هم بال پرواز وصعود  دهید

 

                    یاعلی .